فاصله جغرافیایی داوطلب و یا چگونه برای محروم کردن کودک از حقوق خود - خانواده و مسائل

آن را در بهترین منافع کودک مطرح شده توسط او دو پدر و مادر و هنگامی که از هم جدا برای حفظ روابط شخصی با هر یک از آنها - که قاضی هنگامی که تصمیم گیری در این روش از اعمال اقتدار والدین باید به در نظر گرفتن توانایی هر یک از پدر و مادر به فرض خود را و یا وظایف خود و احترام به حقوق دیگر - که دادگاه بنابراین باید بررسی کند که آیا این رفتار (که صدها مایل دور) نمی امتناع خود را به احترام به حق کودکان برای حفظ تماس منظم با پدر خود را در حالی که آن را در بهترین منافع کودک مطرح شده توسط هر دو پدر و مادر خود و هنگامی که از هم جدا برای حفظ روابط شخصی با هر یک از آنها که به این منظور هر گونه تغییر محل اقامت از یکی از والدین زمانی که این تغییر شرایط اعمال اقتدار والدین باید این موضوع از قبل اطلاعات و به موقع به پدر و مادر دیگر که دادگاه که در آن تصمیم می گیرد در این روش از ورزش از اقتدار والدین باید به در نظر گرفتن توانایی هر یک از پدر و مادر به فرض خود را و یا وظایف خود و احترام به حقوق دیگر که توسط این ترتیب تعیین و بدون تجزیه و تحلیل که آیا رفتار مادر را منعکس نمی کند او امتناع احترام به حق کودکان برای حفظ تماس منظم با پدر خود به دادگاه تجدید نظر هم نمی دهد و پایه و اساس قانونی برای تصمیم گیری خود را در پرتو متون مراجعه کننده به بالا"چه در این صورت از یک - فاصله جغرافیایی داوطلب: ارجاع درخواست تجدید نظر رویکرد نامه نمونههر داستان در آن بسیاری شخصی و من یک احساس است که تمام است که در همان بسته است. من مادر دو دختر ده سال پیش تا امروز. ده-نه روز گرفتم دوباره امتناع از برای بازیابی ، بله من یک بخشی از کیلومتر از محل زندگی (که هیچ چیز خاصی برای او در این زمان) پدر دختران من. زمانی که من موافقت برای اجاره این خانه من در زندگی امروز ما همه دوستانه. چگونه به انجام این کار بهتر است پس از آن که با پدر من ما را به توافق هم ما تا به حال مورد بحث همه از این دو (او من نیز ارسال توسط -) به طوری که دختران ما در پایان سال تحصیلی که در آن ما زندگی می کردند و پس از آن آنها می آیند و با من زندگی دوباره است. در عین حال او مجموعه داستان در مقابل و من یاد گرفتم که روز قبل از در نهایت او به دنبال محل اقامت از فرزندان من خانه را به او و همسرش.

و بیست دقیقه قبل از مصرف با اطلاع از همه اتهامات خود را è بیشتر از آن است که بدون شواهد بتن.

وکیل او به قتل من به عنوان یک مادر از عرفانی خطرناک و ناامن در برابر مدرسه الکتروشوک همه از این بدون اثبات. من یک وکیل خوب و من خودم é به عنوان آن مجاز نیست. این شده است بسیار دشوار است برای دختران زیرا آنها تحت فشار قرار دادن روانی ، در این زمان من هشت و پنج سال بود. و من در مورد آن صحبت نمی کنم برو اجازه نمی دهد. این حتی شکایت علیه من برای نقض حیا برای دختران من. همه چیز در مورد خالص افکار پارانوئید که رد شده اند توسط, اجتماعی, بررسی, خوشبختانه. من تعمیرشده یک پوشه به بازگشت به در پایان ماه ژوئن گذشته و تصمیم خود را همان باقی مانده به عنوان همکاران خود در گذشته است. آن را تا به چیزی نکردن از من درخواست نکرده که از یک خانواده میانجیگری. استدلال خود را به من نشان می دهد چقدر او تمسخر و نادیده من پوشه (بله, من می دانم که مانند بسیاری دیگر). حتی مددکار اجتماعی این مربی و روانشناس اجتماعی بررسی شده اند شگفت زده شده توسط این جدید رد. من ترجیح به توقف کار من از مدیر پس از چند روز چون من احساس می کنم قادر به ادامه مراقبت از کودکان دیگر از خود من است. من یک احساس است که آن بی فایده است برای ادامه به این منجر به اجرای حقوق من در دادگاه که در دست برای قرار دادن پول و پول و پول در این دستگاه به جای فقط آنها را نگه دارید برای بچه ها, برای زندگی, همه این برای سال ها و سال ها و همه زمان که فرزندان من در میان این هرج و مرج, جیغ, این شگفت انگیز است, من مادر هستم, یک رهبر برای کودکان چهار سال گذشته از جمله کسانی که من را استخدام کنند بسیار راضی هستند از من حرفه ای, دختران من آنها حتی نمی دانند این تصمیم قاضی اما آنها می ترسند به دفاع از خود را برای ترس از واکنش پدر خود من کسی که شما دیگر نمی تواند پاک و وجود دارد در این صورت از یک نوع عدالت است که با این نسخهها کار به عنوان اگر آنها در پرداخت یک سوپر مارکت 'در بیست و چهار نوامبر, خانوادگی, درام, ظهور: پدر من پسر طول می کشد دور پسر کوچک من و حرکت خود را در کشور مبدا در مصر است. ازدواج پس از چهارده مارس به مصر و مادر یک پسر کوچک از دو سال و نیم به دنیا آمد و در بیست و یک, من زنده پس از یک ماه و نیم یک درام: شوهر من زندگی با من و پسر کوچک من در فرانسه پس از مارس, اتحاد چپ خانه زناشویی در بیست و چهار نوامبر با پسر من می روم برای مصر آن روز شنبه بود من ترک کار در: به عنوان تمام روز و من دوباره در ساعت: در این مرحله هیچ چیز شک دارم من به خودم بگویم که من مادر و پدر خود رفت و برای یک پیاده روی مانند آنها استفاده می شود به انجام و سپس من سعی کنید به تماس بر روی تلفن خود را و من سقوط به طور مستقیم بر روی پست صوتی و پس از آن من شروع به ترس من در اتاق کوچک, همه چیز در همان محل. من به اتاق ما را باز کردم کابینه و من می بینم که لباس از شوهرم رفته بودند اما من باور نمی کنم در آن است. من پس از آن در آشپزخانه و من بلافاصله بازده در کمد لباس خود را و که من درک می کنم که او رفته است آن را به مراقبت از گرفته شده برای ایجاد یک چمدان با خود اثرات شخصی گرفته اند اما هیچ چیز برای پسر کوچک من. وحشت من ماشین من و من را به ژاندارمری تیپ از شهر من. من شکایت زمانی که من کشف کردم اما متاسفانه آنها در حال حاضر در هواپیما (- هواپیما: در فرودگاه). این نیروی کارآمد و صالح و مقامات مصری و فرانسوی تاسیس یک واسطه با این آقا در ورود او در قاهره است. این آخرین چیزی می خواستم به دانستن است. با همان حقوق به عنوان من مادر من مادر آنها نتوانسته اند به آن را متوقف کند. من مجبور به صبر برای قضاوت حق حضانت است. بنابراین من شروع کردم دادگاه دو روز بعد (چون ما در آخر هفته) و من هم یک پوشه داخلی. من در تماس با وزیر امور خارجه و دادستان جمهوری نیز اعمال ممنوعیت خروج از کشور که من تازه حتی اگر پسر من در حال حاضر در مصر است. من می دانم که دقیقا همان جایی که کودک من از شوهرم تمام اعضای خانواده برای حمایت از (پدر و مادر خواهر و خواهر زاده خود را). آقای نمی مراقبت از فرزند خود را پس از او مربی غواصی: این شروع می شود در سواحل دریای سرخ و تنها می آید و هر دو ماه. هیچ به ترک پسر خود را برای یک دوره طولانی از زمان با افرادی که معتبر نیست برای مراقبت از او را. من در حال حاضر من در مصر در ماه اوت تا اکتبر قبل از چشم مادر شوهر من که گفت هیچ چیز (ارسال از زنان این است که آنها سکوت). شوهر من است, ملکی و بسیار منحصر به فرد با پسر خود او باعث می شود زندگی بسیار دشوار پس از آن از دسامبر تا مارس, همان چیزی که من تصمیم به رفتن به عقب در فرانسه چون دولت از بهداشت ضعیف بود. من مجبور به ترک پسرم با پدرش از آنجا که دومی تا به حال اعمال ممنوعیت خروج از کشور برای کودک است.

آن را به عنوان به خوبی که من در فرانسه éé و ناراضی دانستن که من شوهر مجاز است به پرتاب پسرم را به خانواده او و بازگشت به او را تنها هر دو ماه.

آن را رها تا که مرا مادر من می تواند مراقبت از پسر من ساعت در ساعت اما پدر حسادت است گناه از همیشه جبران ناپذیر است. پس از سنگین مذاکرات آقا آمد به زندگی با من در فرانسه در مارس و به من به ارمغان آورد ، از آنجا که ما سعی در بازسازی پسرم و خودم. این مشکل است به خصوص برای پسر کوچک من: او نگه داشته است از همه این حوادث یک نگرانی بزرگ در سطح روانی جدایی آن را قبول نمی کند که من می تواند او را با پرستار بچه و این همه از طریق گسل از پدر خود را که باعث می شود او دچار یک هرج و مرج شیوه زندگی است. قبل از ربوده شدن آن شده است دو هفته است که پسر من خوب بود و توافق برای رفتن به پرستار بچه و هنگامی که من در واقع جمع آوری او خوشحال بود و من شروع به پریدن کرد و در آغوش او. آن است که عشق یک کودک است که شایسته نیست این همه سوء استفاده از پدرش. پدرش این است که والدین خود بیگانگی حقوق من پسر کوچک در حال مختل, فرشته کوچک من سزاوار خوشحال می شود و نه به اسفناک شرایط زندگی. متاسفانه آن اجازه نمی دهد که من به دیدن پسر کوچک من از طریق اسکایپ یا تلفن صحبت: من آیا حق به اخبار که به من بگویید که پسر من در حال رفتن بسیار خوب و که او نیاز ندارد او مادر بیشتر هیچ یک از آموزش به زبان مادری از آنجا که رد خود را, طرف. من غمگین هستم به می گویند که پسر من دیگر نمی تواند مرا درک اما مادری عشق هیچ مرز و ارتباط ما وجود دارد این است که یک واحد برای همیشه لطفا برای. فرزند من هیچ قیمت آن است که همه چیز من در این دنیا و من مبارزه می کنند و هر روز و حتی بیشتر او را به زندگی او سزاوار.

شوهرم گفت:"مسلمان خوب"انجام نماز پنج بار در روز و احترام به تمام متون از قرآن که به او دیکته شده است.

شما فقط می توانید ببینید که چه نوع از شخص هستند, در واقع, که غلط مؤمنان و عمل خود ، آنها دروغگو منبلترس و خودخواه. من یک فیلم از بیست و شش سال از من می تواند رنج می برند و اما یک کودک دو سال و نیم حق ندارد به رنج می برند به دلیل آن است که زندگی خود را که تحت تاثیر قرار خواهد شد. چند داستان شبیه به معدن شکست و این غیر قابل درک است ما باید قوانین, متن توافق نامه به تصویب رساند پس عدالت کجا است. آگاه باشید که هر مادر خود را می بیند امید و رویای بازگشت به فرزند او اعتقاد من و من é همیشه.' یک فیلم مستند در تلویزیون اطلاع رسانی از درام خانواده در این لینک: (فرانسه سه -): یک نبرد که من کشف در چهره مادر از دختر من بود که در حال حاضر دور به کیلومتر برای لحظه ای در آستانه تعطیلات آخر هفته از میزبانی و گفت: عدالت به این مادر از این عمل ابتدا از خود بیگانگی. هیچ چیز پس از آن من ارائه شواهد, اس ام اس و پیام های صوتی ضبط شده توسط یک ناظر یا مادر خود گفت که او همه چیز را انجام دهد و با تمام معنی برای من نمی بینم دختر من بیشتر به او می بالد از داشتن تمام قوانین برای آن که گفت: عدالت هیچ چیز و هیچ چیز در این مورد آن است که یک درب باز برای مادر برای رفتن به انتهای دیگر از فرانسه با دختر من در هر مصونیت از مجازات رک و پوست کنده عدالت یک اسم بی مسمی است.

از طریق این قضاوت مسئله تکامل یافته است اما هنوز هم باقی می ماند مهم است برای بسیاری از قضات اشتباه انتخاب شیوه زندگی از پدر و مادر که در زمان کودکی به جدایی و زندگی فرزند خود را با مجموعه ای از نشانه های پیچ در هوا به این استدلال در رواج در دادگاه به شرح زیر از این واقعیت است که این زمان را صرف با فرزند خود مهم است و روزانه در تمام این. مزخرف.